نامه سرگشاده به دکتر حسن رهنوردی

Dublin Core

Title

نامه سرگشاده به دکتر حسن رهنوردی

Description

با درود بر آنانکه برای سربلندی ایران کارکردند و کوشیدند. بگفته حافظ "كوشش آنحقگذاران یادباد". سالیانی پیش بر سکوی وزنهبرداری مدالها و افتخاراتی به ارمغان آوردید کهسپاس و ستایش لازم است و احترامتان واجب.اما شگفت آور و ملال انگیز است که پس ازسالها داشتن مقامات کشوری و کرسینمایندگی و بودن رکنی از ارکان حزب ایراننوین، نگرشی چنین دارید در باب سياست. درپاسخ سوالی فرمودید که در هنگام ورود در سرزمین مهد آزادی و دمکراسی اکثریتشاننمیدانستند ایران چه است و کجاست. سپاسخدای را که با هجرت و خدمات خود در لسانجلس توانستید ایران و ایرانی را به مردماینسوی جهان بشناسانید. نا گفته نماند لس آنجلسبمعنای شهر فرشتگان پاره ای از سرزمینهایاهدائی مردم فقیر به پرچمداران صلح و آزادی وحقوق بشر در دنیا بمنزله همان گوسفندی استابراهيم خليل اله بپای خدایش که خون میطلبیدقربانی کرد بجای فرزندش و اینجا هم مکزیکیانخلق اله سرزمینهای آبادشان را هدیه کردند یابهتر بگویم قربانی کردند به پای سیدان عالمبجای خون فرزندانشان. اما شما که از سیاستمداران عالم ما بودید چه استادانه بما آموختیدآنچه دولتمردان و دولتمندان آمریکا در جهانمیکنند بویژه در خاورمیانه. آموختیم که اینان چهسخاوتمندانه خسارات جانی و مالی را تحملکرده تا دمکراسی و آزادی را چون آجیل مشکلگشا به اعراب و افغان وایرانی تقدیم و اگرامتناع کردند با تانک و توپ تحمیل نمایند. ولیاز حق نمیباید گذشت چون اگر قومی دیگر چنینزور و زری داشت بیش از این میکرد. چه بساکه چشم ملتهای دیگر را از کاسه بیرون میاوردو بانان عینک دودی میداد در ازای نفتشان و یاهرچه داشتند. در حالیکه این قوم، منصفان وابرقدرتان، نفت را گرفته و توپ و تانک ومهمات میدهند که پس از دیدن فیلمهایRambo و Terminator به جان خود وهمسایگانشان افتاده و خانه هایشان را بخاک وفرزندانشان را بخون کشیده تا بر جهانیان روشنشود که این اقوام چه اندازه از تمدن بدورند و تاچه حّد نیاز به دمکراسی دارند. مجسمه بانویآزادی در اینجا مبین این است که آزادی از اینجامیبایست به نقاط دیگر دنیا صادر شود به قیمتیتقريبا مفت در ازای نفت سیاه بد بوئی کهاینروزها از آب هم ارزانتر میفروشند و خونمردمی که مردنشان زیر بمبهای سنگین چندمیلیون دلاری بمراتب راحت تر و شرافتمندانهتر است تا مرگ تدریجی. جای بسی شگفتیاست که شما با آن سوابق و مراتب وجودمستشاران آمریکائی را در ارتش و مشاورانشانرا در دربار و ارتباط مسقیم تلفنی کاخ سفید رابا کاخ نیاوران ندیده و یا نادیده میگیرید. سقوطسلسله پهلوی را نتیجه تکرویها و اشتباهات شاهمیدانید و بس در حالیکه او شاید در انتخابلباسش هم اختيار چندانی نداشت، چه رسد بهسیاست خارجی و یا حتی داخلی. امروزه همهمیدانند که دولت آمریکا یکی از ارزانترینکودتا ها را در خیابانهای تهران بر پا کرد تامحمدی (مصدق) را بر کنار و محمد رضا ایرا بر تخت برقرار کند، مشروط بر اینکه منافعولینعمت خود را در آن منطقه ی پرآشوببرقرار کند که باری مدتی هم کرد. اما اگر اوکوچکترین نقشی در بر افتادن نظام فرسودهشاهی داشت خدا پدرش را بیامرزد و رحمتکند. پدرش را از آنجهت دوباره رحمت کند کهبحق فردی بود خدمتگذار ملت و مملکت ایران.مردی که یکپارچگی و امنیت برقرار کرد،مردی که سواد چندانی نداشت اما هنگامیکهاولين كلنگ دانشگاه را در تهران بزمين زداشک شوق در چشمانش حلقه زد و بسیاریخدمات دیگر. محمدرضا هم شاید میراثوطندوستی را از پدر گرفته بود، اما چاره ایجز اجرای فرمایشات اجاره نشینان کاخ سفیدنداشت. امریست بدیهی، آنکه بر تخت نشاند ازتخت هم بزیر کشاند که جهان تماشاگر این تحولتاریخی بود هنگامی که امریه کاخ سفید توسطژنرال پنج ستاره آمریکائی به شاه شاهان ابلاغشد که ماموریت شما برای وطن به آخر رسیده،متوجه شدیم که بزرگ ارتشتاران پشت پرده چهکسی بوده. بگذریم برای آنچه کرد رحمت الهیبر او که آخرین شاه تاریخ ۲۵۰۰ سالهشاهنشاهی ما بود. امید است که ما دیگر شخصیرا بعنوان شاه و شاهزاده و خدایگان و نمایندهخدا، خدائی که او را بدرستی هم نشناخته ایم برنگزیده تا چوپان گله های مردم شوند. مردمی کهدیگر نه از چهارپایانند بلکه فرزندان هوموارکتوس، آنان که قد علم کرده و دستها برای دعاکردن و خوردن و سرخاراندن بکار میبرند نهراه رفتن. همچنین فرزندان هوموسپین که معنیاش باهوش بودن است و خرد داشتن. اینان خودباید بدانند اول با کدام پا جایز است وارداستراحتگاه شوند و بدانند چگونه خود را پاكيزهکنند و برای تشخیص نجسی، حلالی و حرامینیازی به مصلحت جوئی از نمایندگان الهی ومزاحمت آنان نداشته باشند. بگذریم، اما در آنچهبر ملت ما رفت و میرود دو نعمت موجود استو بر هر نعمت شکری واجب. از ستمی که برما میرود چون آهن آبدیده انعطاف پذیر میشویم ودر برابر ناملایمات مقاوم. این نفسی است کهفرو میرود و مّمد حیات است. شکر دیگر ازآنست که در مکتب روحانیت درسی آموختیم کهشاید دوران جاهلیت را برای همیشه پشت سرگذاشته و خرد را چراغ راه فردای خود کنیم وتنها خردمندان را بنوازیم. این نفسی است که برمی آید و مفرح ذات است. توفيق شما را درنوشتن کتاب دوم و رستگاریتان از خیالات وتوهمات آرزومندم. ارادتمند دکتر رضا شيخ نژاد

Creator

Unknown

Source

vol2_no4_win2003.pdf

Publisher

Persia House of Michigan

Date

2003 - Winter

Relation

vol2_no4_win2003.pdf (p.2)

Format

application/pdf

Type

Text

Tags

Citation

Unknown, “نامه سرگشاده به دکتر حسن رهنوردی,” Persia House of Michigan, accessed October 5, 2024, https://phom.umd.umich.edu/items/show/479.

Output Formats